درباره وبلاگ

به وبلاگ ما خوش آمدید. ****************************************************** می خواهم برگردم به روزهای کودکی آن زمان ها که : * پدر تنها قهرمان بود. * عشــق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه میشد. *بالاترین نــقطه ى زمین، شــانه های پـدر بــود. *بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادر های خودم بودند. *تنــها دردم، زانو های زخمـی ام بودند. *تنـها چیزی که میشکست، اسباب بـازیهایم بـود. * و معنای خداحافـظ، تا فردا بود...! &*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&* دوستتون داریم:امیـــــــــــر&نرگس
موضوعات
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عاشقانه و آدرس narges148.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 93
تعداد نظرات : 36
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


عشق، ممنــــــــــــــــــوع!
یک شنبه 22 دی 1392برچسب:, :: 22:36 ::  نويسنده : امیر و نرگس       
چقـــــבر کم توقع شـــבه ام

نه آغوشت را مـےخواهم نه یک بــوســه نه בیگر بوבنت را...

همین که بیایـے و از کنارم رב شوے کافیست

مرا به آرامش مــے رسانـــב...

حتی اصطحکاک سایه هایمان...




A_few_more_by_regito.jpg?async&rand=0.66